-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40018 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:26

نيرومندترين و اساسي‎ترين محرك انسان در گذرگاه تاريخ چه بوده؟
اين مسئله كه براي عالم انسانيت رسالتي وجود دارد و هيچ راهي براي تفسير وجود و هدف‎هاي آرماني انساني جز بوسيلة رسالت قابل پيمودن نيست، نبايستي مورد ترديد قرار بگيرد. با حذف اصطلاحات حرفه‎اي و رويدادهاي محاسبه نشدة تاريخ مي‎توان اين حقيقت را كه رسالت انساني اساسي‎ترين و نيرومندترين محرك او در گذرگاه تاريخ بوده است، پذيرفت.
ما مي‎توانيم جريان و استمرار دائمي اين نيرومندترين عامل محرك را در طول تاريخ، در دو شكل عمده مشاهده نماييم:
شكل يكم ـ آثار و علامت‎هاي گوناگون و نوشته‎هاي صريح و قاطعانة فراواني كه نشان مي‎دهد: نوع بشر از آغاز زندگي رسمي و قابل بررسي‎اش تا به امروز عقايد و اعمال و انديشه‎ها و آرزوهاي روشني را دربارة آرمان‎هايي كه بايستي آنها را به دست بياورد، دارا بوده است. اين فعاليت‎هاي عقيدتي و فكري و عملي به عنوان يك بعد اساسي در مقابل بعد طبيعي محض انسان كه كوشش‎هاي متنوع دربارة به دست آوردن و تنظيم زندگي معمولي است، به شمار مي‎رود. هر مؤرخ و انسان شناسي كه انسان را بدون در نظر گرفتن بعد آرماني مي‎شناسد، مانند آن است كه انسان را بدون بعد دوم شناخته است.
شكل دوم ـ صورت مستقيم خود مسئله «براي بشر رسالتي لازم است» مي‎باشد. البته مسلم است كه جملة مزبور در يك شكل معين و با همين كلمات كه گفتيم، در همة دوران‎ها و جوامع به عنوان شعار عمومي بعد آرمان گرايي ديده نمي‎شود، ولي مفهوم اساسي اين جمله را كه عبارت است از «بايستي بهتر از آنچه هستم، بشوم» در همة زمان‎ها و اقوام و ملل مي‎توان سراغ گرفت. اصطلاحات و رموزي كه براي اين بعد آرمانگرايي بكار برده شده است، بسيار متنوع است.
اگر از جملات بسيار ساده و عمومي مانند «انسان‎هاي خوبي باشيم»، «وظيفه مان را انجام بدهيم»، «راست بگوئيم»، ستم نكنيم» گرفته، تا جملات پر معناي امروزي را مانند «انسان را نجات بدهيم»، «كاري كنيم كه از دوران ما تاريخ انساني شروع شود»، «وجدان جهاني را بيدار كنيد»، «از ملل ناتوان دفاع كنيم»، «اقتصاد انساني جهاني را شالوده ريزي كنيم.».. مورد دقت قرار بدهيم، خواهيم ديد: اين اصل كه «براي بشر رسالتي وجود دارد كه هرگز كهنه نمي‎شود» حقيقتي است كه از ماهيت انسان سر بر مي‎آورد و در گفتار و كردار و انديشه‎هايش گسترده مي‎شود.

ترجمه و تفسير نهج‎البلاغه ج 1
آية الله محمدتقي جعفري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.